همه چیزای بدی که توی زندگیم اتفاق افتاد همه گفتن قسمت بود . پدر و مادرم فوت کردن قسمت بود ، یه شوهر بچه ننه که همش توی پاچه مادر و خواهرشه نصیبم شد که اینم قسمت بود، بیکار شدم قسمت بود ، و خیلی چیزای دیگه که دیکه از باز گو کردنش حالم به هم میخوره.ترو خدا کلیشه ای واسم حرف نزنین . آیا این قسمت دلیلش شکستن و نابود شدن و مریض شدنم نبود که حالا با سی سال سن دیسک کمر گرفتم.
نوشته شده در تاریخ یادداشت ثابت - دوشنبه 91/8/30 توسط donya91